لیست شاعران
مجموعه اشعار عاشقانه اجتماعی

دریای شور انگیز چشمان تو زیباست


دریای شور انگیز چشمان تو زیباست

آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست

 

حسین منزوی



خواب آنچنان گرفته که باید سوال کرد


خواب آنچنان گرفته که باید سوال کرد

ما را کدام صاعقه بیدار می‌کند ؟

 

مصطفی محدث خراسانی



چون موریانه بیشه ی ما را ز ریشه خورد


چون موریانه بیشه‌ی ما را ز ریشه خورد

کاری که کرد تفرقه با ما تبر نکرد

 

حسین منزوی



چون ماهی فتاده به قلاب ناگهان


چون ماهی فتاده به قلاب، ناگهان

زیر سوال رفته‌ام از لب گشودنم

 

رضا شیبانی



چه غریب ماندی ای دل نه غمی نه غمگساری


چه غریب ماندی ای دل، نه غمی، نه غمگساری

نه به انتظار یاری، نه ز یار انتظاری

 

هوشنگ ابتهاج



بندی به پای دارم و باری گران به دوش


بندی به پای دارم و باری گران به دوش

در حیرتم که شهره به بی‌بند و باری‌ام

 

غلامرضا شکوهی



فریب تربیت باغبان مخور ای گل


فریب تربیت باغبان مخور ای گل

که آب اگر دهد از تو گلاب می‌گیرد

 

مقیما احسان مشهدی



دوش از برم چو رفتی آگه نگشتم آری


دوش از برم چو رفتی آگه نگشتم، آری

عمری و رفتن تو آواز پا ندارد

 

حزین لاهیجی



ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد


ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد

در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد

 

حزین لاهیجی



هر کسی بیرون نمی آرد سری از زلف او


هر کسی بیرون نمی‌آرد سری از زلف او

شانه داند معنی این مصرع پیچیده را

 

سلیم تهرانی



هستی موهوم ما یک لب گشودن بیش نیست


هستی موهوم ما یک لب گشودن بیش نیست

چون حباب از خجلت اظهار خاموشیم ما

 

بیدل دهلوی



زاهد چه بلایی تو که این رشته ی تسبیح


زاهد چه بلایی تو که این رشته‌ی تسبیح

از دست تو سوراخ به سوراخ گریزد

 

قائم مقام فراهانی



به فردا وعده زان رو می دهد یار


به فردا وعده زان رو می‌دهد یار

که می‌داند شب ما را سحر نیست

 

مقیمی ترکمان تبریزی



ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک


ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک

حق نگه دار که من می‌روم الله معک

 

حافظ



از وعده ی وصال غم از دل نمی رود


از وعده‌ی وصال غم از دل نمی‌رود

نتوان به بوی باده علاج خمار کرد

 

حزین لاهیجی