لیست شاعران
مجموعه اشعار عاشقانه اجتماعی

تهمت رحمی به خود مگذار و خون ما بریز


تهمت رحمی به خود مگذار و خون ما بریز

می‌توان با خون من شستن گناه خویش را

 

واعظ قزوینی



درست نیست دو رنگی میان ظاهر و باطن


درست نیست دو رنگی میان ظاهر و باطن

بگو شکسته نویسند توبه‌نامه‌ی ما را

 

واعظ قزوینی



واعظ مرا نه پشت خم از ضعف پیری است


واعظ ! مرا نه پشت خم از ضعف پیری است

قد کرده‌ام دو تا که روم زیر بار مرگ

 

واعظ قزوینی



نیک خواهان در جهان مکروه طبع مردمند


نیک‌خواهان در جهان مکروه طبع مردمند

جز ترش‌رویی نبیند شربت از بیمارها

 

واعظ قزوینی



ز خود هر چند بگریزم همان در بند خود باشم


ز خود هر چند بگریزم همان در بند خود باشم

رم آهوی تصویرم، شتاب ساکنی دارم

 

واعظ قزوینی



دلی کز درد عشق آگاه شد راحت چه می داند


دلی کز درد عشق آگاه شد راحت چه می‌داند ؟

نمی‌گنجند در یک چشم با هم، خواب و بیداری

 

واعظ قزوینی