امان ندیده کسی از گزند حیلهی خویش
که حبس کرده خودش را ، قفس به میلهی خویش
مباد فتنه چو فانوس در دلت باشد،
که نیست راه رهایی ، هم از فتیلهی خویش !
به فکر فتح جهان آن قبیل میافتند،
که بر نیامدهاند از پس قبیلهی خویش !
به فکر فتح جهانند و میتوانی دید
هزار مسئله دارند در طویلهی خویش !
فغان که این دلهدزدان به گرد وهم زمین،
چنان خوشند که فرزند من به تیلهی خویش !
کدام میکُشدم ؟ عنکبوت یا نساج ؟
چهها که دیدهام از روزنان پیلهی خویش !
حسین جنتی
13 جولای 2015