پریدی از من و رفتی به آشیانهی کی ؟
بگو کجایی و نوک میزنی به دانهی کی ؟
هوای گریه که تنگ غروب زد به سرت
پناه میبری از غصهها به شانهی کی ؟
شبی که غمزده باشی تو را بخنداند
ادای مسخره و رقص ناشیانهی کی ؟
اگر شبی هوس یک هوای تازه کنی
فرار میکنی از خانه با بهانهی کی ؟
تو مست میشوی از بوی بوسهی چه کسی ؟
تو دلخوشی به غزلهای عاشقانهی کی ؟
اگر کمی نگرانم فقط به خاطر این
که نیمه شبی نرساند تو را به خانه یکی ….
مهدی فرجی