لیست شاعران
مجموعه اشعار عاشقانه اجتماعی

پریدی از من و رفتی به آشیانه ی کی ؟


پریدی از من و رفتی به آشیانه‌ی کی ؟

بگو کجایی و نوک می‌زنی به دانه‌ی کی ؟

 

هوای گریه که تنگ غروب زد به سرت

پناه می‌بری از غصه‌ها به شانه‌ی کی ؟

 

شبی که غمزده باشی تو را بخنداند

ادای مسخره و رقص ناشیانه‌ی کی ؟

 

اگر شبی هوس یک هوای تازه کنی

فرار می‌کنی از خانه با بهانه‌ی کی ؟

 

تو مست می‌شوی از بوی بوسه‌ی چه کسی ؟

تو دلخوشی به غزل‌های عاشقانه‌ی کی ؟

 

اگر کمی نگرانم فقط به خاطر این

که نیمه شبی نرساند تو را به خانه یکی ….

 

مهدی فرجی



زنی به هیات دوشیزه های دربار است


زنی به هیأت دوشیزه‌های دربار است

که چشم روشن او قهوه‌های قاجار است

 

مرا کشیده به صد سال پیش و می‌گوید :

برای شاعر مشروطه، عاشقی عار است

 

مرا کشانده به شیراز دوره‌ی سعدی

خجالتم بدهد، بهتر از تو بسیار است

 

دو چشم عطری او آهوان تاتار است

زنی که هفت قدم در نرفته عطار است

 

شبی گره شد و روزی به کار من افتاد

زنی که حلقه‌ی موی طلایی‌اش دار است

 

به گریه گفتمش از اشتباه من بگذر

به خنده گفت که در انتقام، مختار است

 

زنی که در شب مسعودی نشابورش

هزارها حسنک مثل من سر دار است

 

زنی که چارستون دل مرا لرزاند

چهلستون دلش، بی‌ستون انکار است

 

زنی که بوی شراب از نفس‌زدن‌هایش

اگر به قم برسد، کار ملک ری زار است

 

اگر به ری برسد، ری اگر به وی برسد

هزار خمره‌ی چله‌نشین به می برسد

 

مهدی فرجی