سخنی دارم و ترسم که گرت پیش آیم
آن قدر ذوق دهد رو که فراموش کنم
صرفی ساوجی
چو به غیرتم ازین هم که مرا حبیب باشی
ز کجاست تاب آنم که تو با رقیب باشی ؟