آزادی ما چه سود دارد ؟
ما را قفس از شکستهبالی است
تنهای قمی
میروم زین شهر اما بس که رویم در قفاست
میتوان هنگام رفتن کرد استقبال من
تنهای قمی
زبان تا چند دست و پا زند در عرض مطلبها
خوشا محشر که میآید ز دست و پا سخن گفتن
تنهای قمی
بوسیدم آن دهان را زان رو که گر بپرسند
بوسیدهای کجا را ؟ گویم که هیچ جا را
تنهای قمی