به چشمهای منِ از قرار برگشته
هوای گریهی بیاختیار برگشته
بگو به آن مژههای سیاه رفته مگر
که بخت عاشق چشمانتظار برگشته ؟
منم همان که خودش را رسانده با امید
سر قرار تو و بی قرار برگشته
اسیر آهوی چشمت شده دل شیرم
پی شکار تو رفته، شکار برگشته
به حکم اهل دل این مرد را شهید بدان
اگر چه زنده از این کارزار برگشته
خوشم به این که از این عشق برنمیگردم
چه غم اگر ورق روزگار برگشته ؟
سجاد رشیدی پور
22 آوریل 2017