لیست شاعران
مجموعه اشعار عاشقانه اجتماعی

آمد اما در نگاهش آن نوازشها نبود


آمد اما در نگاهش آن نوازش‌ها نبود

چشم خواب آلوده‌اش را مستی رویا نبود

 

نقش عشق و آرزو از چهره‌ی دل شسته بود

عکس شیدایی در آن آیینه‌ی سیما نبود

 

لب همان لب بود اما بوسه‌اش گرمی نداشت

دل همان دل بود اما مست و بی پروا نبود

 

در دل بیزار خود جز بیم رسوایی نداشت

گر چه روزی همنشین جز با من رسوا نبود

 

در نگاه سرد او غوغای دل خاموش بود

برق چشمش را نشان از آتش سودا نبود

 

دیدم آن چشم درخشان را ولی در آن صدف

گوهر اشکی که من می‌خواستم پیدا نبود

 

بر لب لرزان من فریاد دل خاموش بود

آخر آن تنها امید جان من تنها نبود

 

جز من و او دیگری هم بود اما ای دریغ

اگه از درد دلم ز آن عشق جانفرسا نبود

 

ای نداده خوشه‌ای ز آن خرمن زیبایی‌ام

تا نبودی در کنارم، زندگی زیبا نبود

 

ابوالحسن ورزی




10 دسامبر 2016